دنیا زندان مومن است. (حدیث)
تا وقتی مجرد بودم و زن و بچه نداشتم، راحت می نشستم و از همه تعلقات دل می بریدم و از خدا طلب آزادی از این قفس می کردم، اما الان دیگه نمی تونم!
احساس مسئول بودن نسبت به خانواده و این که سرنوشتشون به سرنوشتت گره خورده، مدت حبسو طولانی تر می کنه و میل به رهایی رو کمتر!
همیشه با یکی از نزدیکان سر این قضیه که دنیا جبره یا اختیار، بحث داشتیم و اون معتقد به جبر بود و من اختیار.
هرچه بیشتر از عمرم گذشت و بزرگتر شدم، بیشتر به نظر اون نزدیک شدم و فهمیدم کفه جبر خیییلی بیشتر از اختیار می چربه!
قبلا هم گفتم، بعضی از جبرا زجره و جانفرسا. انگار ما رو آوردن تو کوره دنیا ذوب کنن تا ناخالصیامون از بین بره و پاک و یکدست بشیم.
بگذریم.
واقعا اگر ایمان به خدا نباشه، میل به زندگی در دنیا به صفر میرسه، چون سختیهاش به لذتهاش نمی ارزه!
اما وجود خدا و اعتقاد به جهان باقی، این سختیها رو قابل تحمل می کنه. چون میدونی یکی هست که همه چیز دست اونه، یکی هست که هواتو داره و میتونی بهش تکیه کنی، یکی هست که نتایج زحماتتو باهات کریمانه حساب می کنه، یکی هست که برات یه زندگی رویایی تو مرحله بعد ساخته و یکی هست که مثل هیچکس نیست!
خدای خوب و مهربون من. ضمن تشکر فراوون بابت همه خوبیهات، لطفا یه کم فاز امتحانات ما رو ببر تو وادی نعمت و عافیت بیشتر.
الحمد لله رب العالمین.
منبع
درباره این سایت